manoyar
به وبلاگ صاحب الزمان (عج) خوش آمدید
برچسب:, :: :: نويسنده : boshra یک نیمه دل را به جمال تو سپرده ایم برچسب:, :: :: نويسنده : boshra يار من ، يوسف نيا ، اينجا كسي يعقوب نيست لحظه اي چشمانشان از دوريت مرطوب نيست اي گل زيباي من ......... از غربتت اشكي نريز نازنين ، اينجا خدا هم پيششان محبوب نيست
برچسب:, :: :: نويسنده : boshra من ازاشکي كه ميريزد ز چشم يارميترسم ازان روزي كه اربابم شود بي يار ميترسم رهاكن صحبت يعقوب ودوري وغم فرزند من ازگرداندن يوسف سر بازار ميترسم همه گويند اين جمعه بيا اما درنگي كن ازاين كه باز عاشورا شود تكرار ميترسم ... برچسب:, :: :: نويسنده : boshra تولد انسان همانند روشن شدن کبریتی است و مرگش خاموشی آن بنگر در این فاصله چه کردی گرما بخشیدی ؟ یا سوزاندی . . . ؟
برچسب:, :: :: نويسنده : boshra تنها بازمانده یک کشتی شکسته توسط جریان آب به یک جزیره دورافتاده برده شد، او با بیقراری به درگاه خداوند دعا میکرد تا او را نجات بخشد، او ساعتها به اقیانوس چشم میدوخت، تا شاید نشانی از کمک بیابد اما هیچ چیز به چشم نمیآمد. تا از خود و وسایل اندکش را بهتر محافظت نماید، روزی پس از آنکه از جستجوی غذا بازگشت، خانه کوچکش را در آتش یافت، دود به آسمان رفته بود، بدترین چیز ممکن رخ داده بود، او عصبانی و اندوهگین فریاد زد: «خدایا چگونه توانستی با من چنین کنی؟» دودی را که فرستادی، دیدیم!!
برچسب:, :: :: نويسنده : boshra دل خسته ام از وسعت دنیای امروزی ااز آسمان سركش و صحرای امروزی از این همه آتش فشان كه سرد و خاموش اند با حجم سر سام آور و غوغای امروزی این جا كسی از خواب غفلت بر نمی خیزد فردا ندارند اكثر شبهای امروزی در خلسه ی آوار اكسیر مدرنیته غرق است تا روز ابد بودای امروزی دنیای ما محتاج طوفانی است برپا نوح! فرمان بده طغیان كند دنیای امروزی چشم انتظارمان بر خیز و راهی شو بشكن طلسم خواب را مولای امروزی بر دار از چشم ما لنز حماقت را تا بشكند مرز توهم زای امروزی آتش بزن سجاده های رو به دوزخ را تا كم شود از شدت سرمای امروزی
برچسب:, :: :: نويسنده : boshra سئوالی ساده دارم از حضورت من آیا زنده ام وقت ظهورت اگر که آمدی من رفته بودl اسیر سال و ماه و هفته بودم دعایم کن دوباره جان بگیرم بیایم در رکاب تو بمیرم
برچسب:, :: :: نويسنده : boshra تا حالا توجه کردید هر وقت هرکی عاشق یه عشق زمینی میشه تموم فکرو ذکرش اون طرف میشه!! ؟؟ طوریکه با یاد اون می خوابه و با یادش بیدار میشه ! همش منتظر تلفن ، پیام یا حتی میس طرفه !! هیچوقت چهره عشقش از جلوی چشمش کنار نمیره و......! آخرشم همیشه تنها میمونه...!! چرا یه عشق واقعی رو انتخاب نکنیم !!؟؟ چرا عاشق خدا نشیم!!؟؟ چرا منتظر زنگها و پیامهای اون نباشیم؟ چرا همیشه به یاد اون نباشیم و هر کاری خواستیم بکنیم خدا جلوی چشممون نباشه؟ چرا شبها با یاد اون نخوابیم و صبحها بایاد اون از خواب بیدار نشیم ؟واقعا چراااا!!!؟؟؟ اون که عشقش از همه عشقهای زمینی واقعی تره و دیگه مطمئنیم هر چقدرم که از خودمون براش مایه بذاریم هیچوقت تنهامون نمیذاره و همیشه و همه جا باهامونه !!! اونکه هر وقت اراده کنیم میتونیم باهاش حرف بزنیم و می دونیم که بدون هیچ بهونه ای داره به حرفامون گوش میده!!! اونکه هر انتظاری ازش داشته باشیم با در نظر گرفتن صلاح و مصلحتمون برامون انجام میده! اونکه حتی بیشتر از خود ما به فکرماست!!! اونکه همیشه ما رو واسه خودمون می خواد و بدون هیچ چشمداشتی عاشق ماست!!! اونکه همیشه بهترین و مطمئن ترین تکیه گاه واسه ماست ، بدون اینکه ترس از خالی کردن پشتمون رو داشته باشیم! اونکه بدون هیچ انتظاری از ته دلش دوستمون داره و همیشه به فکرمونه!!! واقعا چرا عاشق همچین کسی نباشیم!!؟؟؟ مگه ما همیشه دنبال همچین عشقی نیستیم!!؟ پس چرا چشمامونو بستیم و هیچوقت اون عشق واقعی و پاکی که همیشه جلوی چشممونه رو نمی بینیم!!! ؟؟؟
برچسب:, :: :: نويسنده : boshra بر چهره پر ز نور مهدی صلوات بر جان و دل صبور مهدی صلوات تا امر فرج شود مهیا بفرست بهر فرج و ظهور مهدی صلوات
برچسب:, :: :: نويسنده : boshra دل پریشونم پریشونم که اربابم نیومد بعد عمری عاشقی حتی یه شب خوابم نیومد آسمون عصرای جمعه مثل من بهونه گیره بارون گریه باهام حرف میزنه که خیلی دیره مادر تو دل غمینه : خون جدت رو زمینه العجل یا حجه الله العجل بقیه الله
آخرین مطالب پيوندها
نويسندگان |
||
![]() |